جدول جو
جدول جو

معنی عثر یمن - جستجوی لغت در جدول جو

عثر یمن(عِ)
بیشه ای است شیرناک یا موضعی است. (منتهی الارب). ابوبکر همدانی گوید: عثر شهری است به یمن میان آن و مکه ده روز راه است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ رُ)
نام موضعی به یمن و قصبۀ روئیه هم بدینجاست
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی به یمن در روستای سنحان. (منتهی الارب) (آنندراج) (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(غَ رُ مَ لَ)
زمین نشیب جانب مغرب از تهامه. یا مابین ذات عرق تا دریای یمن. (از منتهی الارب). همان تهامه و آنچه تالی یمن است. اصمعی گوید: میان ذات عرق و دریا غور تهامه است. و انتهای تهامه از طرف حجاز ’مدارج العرج’ و اول آن از طرف نجد ’مدارج ذات عرق’ است. و نیز اصمعی گوید: یقال: غار الرجل یغور، اذا سار فی بلاد الغور. کسائی نیز بر آن است و قول جریر را شاهد آورد که وی گوید:
یا ام طلحه ما رأینا منکم
فی المنجدین و لا بغور الغائر.
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(دَ بَ)
قریه ای است از قراء نواحی صنعاء یمن. (معجم البلدان). دهیست به یمن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(سِرر)
روستایی است به یمن. (آنندراج) (منتهی الارب) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا